دوشنبه 99 خرداد 26 , ساعت 11:32 عصر
پسرک دلش می خواست به جنگ فکر نکند.
فکر کردن به آن وحشتناک بود.
دلش می خواست به جای آن به شط فکر کند.
در آن ته تهای شط چه بود ؟ گودی شط چقدر بود؟
جنگ به او چه ربط داشت.
جنگ باشد یا نباشد.
اصلا چه کسی با چه کسی دارد می جنگد؟
پدرش بارها گفته بود: "به ما چه،ما زندگی خودمون رو می کنیم"
کتاب،دود جنگ
قاضی ربیحاوی
نوشته شده توسط خزعل | نظرات دیگران [ نظر]